ساختار بنیادی یک پروژه عمرانی
در دنیای امروز پروژهای موفق نامیده می شود که در مدت زمان معین و با مقدار هزینه پیش بینی شده، کیفیتی مطلوب را برآورده سازد. این هدف زمانی فراهم می شود که به همه ی بخشهای یک پروژه عمرانی بصورت یکپارچه نگریسته شود. پایه های بنیادین یک پروژه عمرانی شامل سه بخش مهم است:
۱) بخش مشاوره و طراحی به عنوان آفریننده و پرورش دهنده ایده
۲) بخش اجرایی به عنوان پیاده کننده ایده به نمود بیرونی آن
۳) بخش مدیریت پروژه که واسطه ای است میان طرح و اجرا.
وجود همزمان این سه بنیاد در کنار یکدیگر پروژه ای مهندسی شده و حرفه ای را آغاز و به سرانجام خواهد رساند. آنچه که اکنون برای رسیدن به یک پروژه موفق بازدارنده خواهد بود، ناپیوستگی میان هر یک از این بنیادهای سه گانه است. به بیان دیگر ناپیوستگی بیان شده میان ارکان یک پروژه، نتیجه پروژه که در اجرا هویدا میگردد را دچار اختلال خواهد نمود زیرا:
- در طراحی نیم نگاهی به چگونگی اجرای طرح (یا به عبارتی دید اجرایی) وجود ندارد.
- در دسترس بودن مصالح، توان فنی تیم اجرایی و یا هزینه تمام شده پروژه در طرح مدنظر نبوده است.
- مدیریت در تهیه مطالح با کیفیت مطابق فرضیات طراحی و یا تامین آن در زمان مورد نظر صورت نخواهد گرفت.
- تیم فنی صلاحیت اجرای با کیفیت فرضیات طراحی را دارا نیست.
چنین پروژه ای با شکست رو به رو خواهد شد و یا توجیه فنی و اقتصادی خود را از دست خواهد داد. به بیان دیگر، حتی در صورتی که پروژه به پایان برسد، اجرای پروژه در زمانی بیش از زمان پیش بینی شده، یا با هزینه زیادتر از آنچه برآورد شده است و یا با کاهش کیفیت و عملکرد به پایان خواهد رسید.
از این روی باید این نکته را در یاد داشت که طراحی نه تنها یک دانش آکادمیک است بالاتر از آن یک هنر مهندسی است. به این معنی که یک طرح خوب طرحی است که در مراحل طراحی و پیاده سازی ایده به نقشه، یکپارچگی اجزای مختلف طرح با یکدیگر بررسی شده و همزمان با آن با در نظر گرفتن نکات و مشکلات موجود در پروسه ساخت و اجرا، طرح نخستین بازنگری گردد. سپس با بررسی و برآورد هزینه مورد نیاز و زمان انجام پروژه طرح بهینه گردد.
از سوی دیگر اجرای یک پروژه نه تنها یک هنر بکارگیری مواد است بالاتر از آن یک دانش مهندسی است. به این معنی که مجری طرح باید یک طرح اقتصادی را پیاده نموده تا هم برای کارفرما و هم برای خویش سودآوری داشته باشد. برای دستیابی به این هدف نباید بنیادهای مهندسی طرح را زیرپاگذاشته و در پروسه اجرا هر یک از سه عنصر کیفیت، زمان و هزینه را فدای دیگری نمود. داشتن دیدگاهی مهندسی در اجرا و همچنین دانستن اصول طراحی، یک پروژه موفق را شدنی خواهد کرد.
در جایگاهی بالاتر مدیر پروژه با بررسی موشکافانه پروسه طرح تا اجرا، هماهنگی های لازم را میان بخش طراحی و بخش اجرایی برقرار میکند. بدین وسیله وی چگونگی پیشبرد هرچه بهتر پروژه را با افزایش کیفیت، در زمان پیش بینی شده و با هزینه کم مدیریت نموده و پروژه عمرانی را به پایان می رساند. مدیر پروژه زمانی میتواند به این خواسته دستیابد که دیدگاه خود را با هر دو بخش طراحی و اجرا همسو نماید و دانش خود را با استفاده از استانداردهای روز بکارگیرد.
تعریف CMC
عبارت CMC کوتاه شده سه پایه بنیادین پروژه های عمرانی یعنی مشاوره (Consultancy)، مدیریت (Management) و اجرا (Construction) بوده و به مفهوم یکپارچگی میان مشاور طرح، مدیر پروژه و مجری برای دستیابی به پروژه ی موفق است. پروژه ی موفقی که در آن CMC پیاده سازی شده و از طرح تا اجرا بر آن نظارت همیشگی صورت پذیرد یک پروژه ماندگار و جاودان خواهد بود که با یک کیفیت خوب، در زمان پیشبینی شده و با صرف هزینه ی برآورد شده به آن دست خواهد یافت. مفهوم CMC می بایست در یک از بنیانهای یک پروژه به تنهایی پیاده سازی شده و همچنین با تعریف و بیان یک طرح جامع به کل پروسه طراحی تا اجرا بر روند انجام و پیشبرد آن نظارت گیرد. گروه مهندسی فرسان آمادگی دارد تا با بکارگیری مفهوم CMC در پروژه های خود و پروژه های دیگر، یادبودهایی جاودان از ایده های نهفته خلق کند.